فقط شاید...
اشتراک گذاری در:
 
12 اردیبهشت

12 اردیبهشت

 " فقط شاید..."

«چیزی هست که بیشتر از هر چیز دیگر ما را در بهبودی شکست می دهد؛ آن چیز بی تفاوتی یا بی صبری نسبت به اصول روحانی است.»

"کتاب پایه"

وقتی برای اولین بار به NA آمدیم، بسیاری از ما در پذیرفتن اصول روحانی این برنامه مشکلات زیادی داشتیم—و آن هم به دلایل کافی. فرقی نمی کند که برای کنترل اعتیاد خود چقدر تلاش کرده ایم، در هر حال، خود را عاجز یافته ایم. از هر کسی که پیشنهاد داد برای ما امید وجود دارد، عصبانی و دلسرد شدیم، چون فکر می کردیم بیشتر می دانیم. عقاید روحانی ممکن است بر زندگی سایر افراد تأثیر گذاشته باشد، اما نه بر زندگی ما.
با وجود بی تفاوتی یا بی صبری نسبت به اصول روحانی، به سوی معتادان گمنام جذب شدیم. در آنجا سایر معتادان را دیدیم. آنها هم جایی بوده اند که ما بوده ایم و عاجز و نومید هستند، اما با این وجود، نه تنها راهی برای قطع مصرف بلکه راهی برای پاک زندگی کردن و لذت بردن از آن پیدا کرده اند. آنها از اصولی روحانی صحبت می کنند که راه دستیابی به زندگی جدید بهبودی را برایشان هموار ساخته است. این اصول برای آنها فقط حرف نبود، بلکه بخشی از تجربه عملی آنها بود. بله، ما دلایل کافی برای تردید داشتیم، اما این اصول روحانی که اعضایNA از آن سخن می گفتند، واقعاً مؤثر به نظر می رسید.
وقتی این موضوع را پذیرفتیم، لزوماً هر عقیده روحانی که شنیده بودیم را نپذیرفتیم. اما کم کم فکر کردیم که اگر این اصول برای دیگران مؤثر بوده است، فقط شاید برای ما نیز مؤثر باشد. این تمایل، برای شروع کافی بود.

فقط برای امروز: شاید اصول روحانی که در NA بیان می شود، برای من مؤثر واقع شود. حداقل تمایل دارم نسبت به این احتمال روشن بین باشم.